دراندرون من خسته دل ندانم كیست!؟ كه من خموشم و او در فغان ودر غوغاست
محمدرضا سعیدی: در دنیای كنونی كه علم وصنعت با سرعت فوق العاده به سوی پیشرفتند،هنر نیز ازاین قافله به دور نبوده ودر راستای پیشرفت قدم بر میدارد.هنر آواز ایرانی كه یكی از شاخه های اصلی موسیقی ایرانی محسوب میشود با بهره گیری از شعر ادبیات فارسی شنونده خودرا، مانند فیلمی در پرده سینما آگاهی بخشیده وتصویر دیگری از زندگی برای او آشكار میسازد،یعنی وقتی كه زبان یارای سخن گفتن نداشته وباز میماند،موسیقی آغازمیگردد وشعر به صورت آوازی دل انگیز در آمده بركالبد و روان انسان،روحی دوباره می بخشد.ردیف آوازی ایران كه درگذشت تاریخ این مرز و بوم از زبان ملت آن جاری شده و میباشد،گویای روانشناسی درونی این هنر دیرینه بوده كه جای تحلیل و بررسی داشته كه هر متخصصی در این فن بایستی از آن آگاه باشد،تا بتواند این هنر زیبا را در حد اعلای آن اجرا نموده و به آن اعتلا بخشد.
هنر آواز ایرانی بازتاب درون فرد خواننده است در پیوند شعر و موسیقی،كه كلام با نوا تركیب میشود،آگاهی داشتن به روانشناسی ردیف موسیقی آوازی ایران یكی از اركان اصلی موسیقی كلامی محسوب میشود ،كه هر آهنگساز و خواننده بایستی آگاهی لازم از این بعد را دارا بوده تا بتواند درراستای اجرای عملی موسیقی قدم مثبت وصحیح بردارد.
برداشتی كلی از حالات روانی دستگاهها وآوازهای ایرانی :
۱-دستگاه شور: آگاهی- درك- تفكر و اندیشه.
۲-آواز دشتی: سوز و گداز- گریه و زاری.
۳-آواز ابوعطا: گله وشكایت.
۴-آواز افشاری: افسوس و حسرت- هجران از معشوق.
۵-آواز بیات ترك: تعلیم- شادی درون.
۶-دستگاه همایون: متانت- سربلندی- نصیحت وپذیرش.
۷-آواز بیات اصفهان: نهایت احساس.
۸-دستگاه سه گاه: بزم و شادمانی- شور و شوق.
۹-دستگاه چهارگاه: ستیز و جنگ،حتی رو در روی معشوق- مقاومت و پیروزی- تلاش در رسیدن به آرزوهای دیرین عاشقی.
۱۰-دستگاه ماهور: رویا پردازی- پرش از قله شادی به همراه ذهنی رویایی- آرزو.
۱۱-دستگاه نوا: رازداری- حكایت.
۱۲-دستگاه راست و پنجگاه: ستایش معبود (خدا)- بزرگمندی و تعریف.
حال میتوانیم مواردی را جهت روشن تر شدن موضوع ارائه شده، بیان کنیم.
مثال اول :
در شعری ، كه مطلع آن با بیت زیر شروع شده :
تو هیچ عهد نبستی، كه عاقبت نشكستی مرا در آتش سوزان، نشاندی و ننشستی
از نظر بار معنایی و حال روانی و درونی، این شعر حالت گله و شكایت دارد ،كه بر این اساس هنرمند خواننده ای آن را در آواز ابوعطا اجرا نموده و دیگر هنرمند عزیزی آن شعر را در دستگاه ماهور خوانده اند. هر دو اجرا قابل تحسین بوده ولی از نظر معنایی و حالت روانی، شعر متناسب با آواز ابو عطا میباشد.
مثال دوم :
در شعری كه مطلع آن با بیت زیر شروع شده :
همه هست آرزویم كه ببینم از تو رویی چه زیان تو را كه من هم برسم به آرزویی
هنرمند عزیزی آن را در آواز سه گاه اجرا نموده و دیگر هنرمند محترمی آن را در دستگاه ماهور به صورت تصنیف نوشته و خوانده شده است. با توجه به بارمعنایی و حال درونی ، از آنجایی كه حالت آرزو و رویا، درون شعر هویداست، بسیار متناسب با دستگاه ماهور میباشد.
گاهی مشاهده میشود برخی آهنگسازان و یا خوانندگان با توجه به اینكه از شعرهای كلاسیك نیز بیشتر استفاده می كنند، بدون در نظر گرفتن معنا و حالت روانی شعر، در انتخاب دستگاه و یا مایه آوازی و همچنین ریتم دچار اشتباه شده و آهنگی غیر مطبوع میسازند.
به عنوان مثال :
در شعری كه با مطلع زیر شروع شده :
ما رند خراباتی و دیوانه و مستیم پوشیده چه گوییم ، همینیم كه هستیم
معنا و حالت درونی و روانی شعر، حالتی است عرفانی، ولی متاسفانه آهنگساز صرف نظر از انتخاب دستگاه ریتمی كه برای این آهنگ انتخاب كرده وزن شش و هشت با مترونم تند، كه به كلی شنونده را از معنا و حال درونی شعر دور نموده و به كلام نیز لطمه وارد میكند.
در پایان، امیدوارم مطالب بیان شده به ذهن هر خواننده این مقاله ، تصویر تازه ای از دنیای پر شور و حال موسیقی نشان دهد.
در این دنیای وانفسا كه اكثر ممالك بشری به جان هم افتاده ،با قدرت نمایی خود دیگری را میخواهد مغلوب خویش سازد،امیدوارم هنر زیبای موسیقی ،كه تنها زبان صلح و آرامش در دنیاست، بتواند این سیل عظیم ویرانی را سدی باشد و تمامی جوامع را به صلح و دوستی برساند و پرچم انسانیت و انساندوستی و بشر دوستی را به قله وحدت برساند.
- محمدرضا سعیدی/مجله موسیقی ملودی
یک سری از ما ایرانی های گرامی هستیم که فقط عادت داریم بجای نقد کردن حمله ببریم! اینکه با مسخره کردن چه چیزی عایدمان میشود را خدا میداند. من از نگارنده این مطلب بخاطر برخی کامنتها عذرخواهی میکنم
دوستی چند وقت پیش این لینک رو تو فیس بوک شر کرد و من هم بازش کردم و مدتها هی وقت نشد برم سراغش و با دیگر تبها باز میشد و بسته میشد تا امشب رفتم سراغش و وا رفتم که اینهمه مدت… .فکر میکردم قراره یه نوشته ی درست درمون بخونم اما… .
اول اون دسته بندی که آورده رو باید بگم سلیقه ای هست و حال و هوای هر کاری به خیلی چیزای دیگه هم بستگی داره و نمی دونم چطور تونسته اینها رو اینطور دسته بندی کنه.مثلا اینجا از دستگاه نوا حکایت و راز رو برداشت کرده در حالی که سوز و گداز رو گذاشته واسه دشتی.حالا اثر معروف حسین علیزاده-نی نوا-در دستگاه نوا که واسه هر مراسم عزا و گریه زاری و سوک و… ای همیشه بهترین انتخابه چی؟! این خودش شد یه مثال نقض!
آقای موسیقی دان یه جا نوشته:”آهنگساز صرف نظر از انتخاب دستگاه ریتمی که برای این آهنگ انتخاب کرده وزن شش و هشت با مترونم تند”.
مترونوم اسم وسیله ایست برای هماهنگی و سنجش ضرب و احتمالا منظور ایشون از عبارت با مترونوم تند!!! با تمپوی بالا هست.
ایشون با این سطح سواد مثالهایی هم آورده و خرده هایی هم گرفته و در پایان نوشته هم با خودبزرگ بینی کاذب نون به خودش قرض داده و… .
جالبه که یکی هم-شاید خودش-در معرفی نویسنده نوشته:”محمدرضاسعیدی در اول آذر ماه ۱۳۵۲ در شهر زنجان به دنیا آمد . از آنجایی که صدا را از پدر به ارث برده بود در سال ۱۳۶۹ آواز ایرانی را با استفاده از آثار اساتید بزرگ آواز ایرانی شروع کرد . از سال۱۳۷۴ به مدت ۹سال متوالی در تهران نزد اساتیدی چون سیروس حدادی – علی خدایی – سعید نیک بخش – محمد مقدسی و استاد احمد ابراهیمی به فراگیری آواز ایرانی پرداخت .در ۳۱ فروردین ۱۳۹۱ مقاله ردیف آوازی ایران از دیدگاه روانشناسی را به مجله موسیقی ملودی ارائه داد.در حال حاضر در سال ۹۱ آلبومی در دست تهیه و تولید دارد .”
که همین بیوگرافی کلی منو خندوند.یعنی حضرت آقا فعلا هیچکاری نکرده و همین مقاله ی مذکور اوج افتخار ایشونه که با آب و تاب فراوون در بیوگرافی به عنوان مسئله ای نه تنها قابل ذکر که اینطور که برمیاد غرورآفرین ذکر شده!
در موسیقی ایرانی حصار و حصار آفرین خیلی زیاده و همین یکی از اصلی ترین دلایل توقف چندصد ساله ی اونه که البته به لطف نسل نو کم کم نشونه های تغییر داره فرا میرسه.
محمدرضاسعيدي در اول آذر ماه ۱۳۵۲ در شهر زنجان به دنيا آمد . از آنجايي كه صدا را از پدر به ارث برده بود در سال ۱۳۶۹ آواز ايراني را با استفاده از آثار اساتيد بزرگ آواز ايراني شروع كرد . از سال۱۳۷۴ به مدت ۹سال متوالي در تهران نزد اساتيدي چون سيروس حدادي – علي خدايي – سعيد نيك بخش – محمد مقدسي و استاد احمد ابراهيمي به فراگيري آواز ايراني پرداخت .در ۳۱ فروردين ۱۳۹۱ مقاله رديف آوازي ايران از ديدگاه روانشناسي را به مجله موسيقي ملودي ارائه داد.در حال حاضر در سال ۹۱ آلبومي در دست تهيه و توليد دارد .
بسیار علمی و کارشناسانه بود موفق باشید
با تشکر
برای گوش کردن به آوازهای استاد کهربایی به آدرس زیر مراجعه کنید. استاد کهربایی از اساتید بزرگ آواز هستند و فکر نکنم درحال حاضر کسی مانند ایشان داشته باشیم. ایشان ۶۰ سال هست که آواز می خوانند و افراد زیادی را تربیت کرده اند و واقعا عاشق این کار هستند
jamshidkahrobaei.blogfa.com
باتشکر از اقای سعیدی برای این مقاله بسیار زیبا و شما عزیزانی که برای نگاه داشتن موسیقی ایرانی تلاش میکنید
من هم میخواستم احساسم رو نسبت به موسیقی ایرانی چنین بیان کنم که ریفهای موسیقی ایرانی مانند لباسی است که ما برتن میکنیم مثلا وقتی هوا سر میشه ما به لباس گرمتری احتیاج داریم و این لباس گرم نه تنها از درون ما رو گرم میکنه بلکه شخصت و حس ما رو به بیرون از خودمون نیز انتقال میده موسیقی ایرانی مانند خونی است که در رگها وسلولهای بدن جریان داره
امیدوارم مطالب بیشتری در این زمینه از اقای سعیدی بخوانیم
با سلام
با تشكر از اين مقاله بسيار ارزشمند و خوبتون
اميدوارم مقاله هاي بيشتري از شما در اين زمينه شاهد باشيم.
موفق باشيد
خیلی متشکرم از شما بخاطر این مقاله تحلیلی و ارزشمندتان
بسیار عالی بود. دریچه ای نو در بازشناسی دستگاه ها و آوازهای ایرانی
ببخشید میشود در همین قسمت نظرات آقای محمدرضا سعیدی را معرفی کنید تا با ایشان بیشتر آشنا بشویم؟
عالی بود.ممنون