آلبوم «هلیگولند» از گروه «مَسیو اتک» بعد از ۷ سال غیبت این گروه الکترونیک دههی نودی به بازار آمد. این آلبوم با برچسب «ویرجین رکوردز» و با طول زمان ۵۳ دقیقه عرضه شده است.
پدرام مویدی: پيشروان سبك «تريپهاپ» پس از هفت سال سكوت دوباره بازگشتند. موسيقي، هماكنون بيش از اندازه گسترده و بي در و پيكر شده است. به هر كجا كه نگاهي اندازيم عدهاي در حال عرضه محصول متوسط خود به شما هستند. حتي اگر گروه مورد علاقه شما فعلن به تعطيلات رفته است و در دسترس نيست، هميشه غربالي از گروههاي مشابه هستند كه ميتوانيد خود را با آنها مشغول كنيد.چرا «مسيو اتك» بيشتر منتظر نشد تا ركورد يازده ساله «پورتيشهد» را بشكند؟ اما الگوريتم «غيبت» اغلب راهحلي همراه با ريسك است. «پورتيشهد» توانست طرفداران خود را راضي نگاه دارد. «فيونا اپل» هميشه استفاده بهينه از تعطيلات خود ميكند و در نتيجه من اكنون منتظر آلبوم بعدي وي نيز هستم. در واقع منتظر اين آلبوم «مسيو اتك» هم بودم! پس ناگهان چه شد؟
اعضاي ثابت گروه، يعني «تریدي» و «دديجي» همواره مولد حسي تعليقي آميخته با تاريكي و زيبايي بودهاند و با هر آلبوم اين حس، تغيير قابل ملاحظهاي كرده است. در نتيجه هر آلبوم تازه به بازار آمده از «مسيو اتك» در عين تعجب متفاوت و در عين حال اصالتن «مسيو اتك» است. هيچ گروهي سنخيتي با آنها ندارد، اگر هم داشته باشد با انتقاد و استهزاي عظيمي روبرو خواهد شد. آلبوم «پروتكشن» سال ۹۵ با تمايلات «آراندبی» خود، خط خودش را از اولين آلبوم گروه، «بلولاينز»(خطوط آبي) جدا كرد. در مقابل، آلبوم بعدي در سال ۹۷ يعني شاهكار كابوس وار «مزنين»، «پروتكشن» همچون روياي شيريني بود. «مزنين» تبديل به يكي از پديدههاي تاثيرگذار دهه شد.
سال ۲۰۰۳، آلبوم «هاندردث ويندو»(صدمين پنجره) برزخي سايكدليك بود. كمي بلاتكليف، اما با كيفيت ضبطي بالا و ميكسي حرفهاي و پرلايه. و حالا «هليگولند» را در دست داريم، اما اينبار با يك جهش انقلابي در موسيقي الكترونيك در دنيا، يا حداقل جهشي در سبك تريپهاپي كه خود گروه آن را از آن خود مينامد روبرو هستيم. در نهايت متاسفانه «هليگولند» نيازهاي اين دنياي مدرن را برطرف نميكند.
حال كه شخصن معتقدم «مسيو اتك» دچار افت شده است و رقابت را به جوانترها واگذار كرده است بايد منتظر ناسزاهاي زيادي باشم: «كدام رقابت اي كوته فكر؟ هيچ رقابتي وجود ندارد. كي ميخواهيد اين چيزها را درك كنيد؟» و بعد من بايد پاسخ دهم «بله بله. البته زياد مهم نيست. حق با شماست.» آيا روح من به همين سادگي در مقابل هليگولند استقامت ميكند؟ به هر حال اينگونه نيست و دلايلي هم دارم: اجازه دهيد با سياستهاي انتشار آلبوم شروع كنيم. آيا واقعن لازم بود قبل از بيرون آمدن آلبوم با يك اي پي بخش بزرگي از ذوق و شوق شنونده را تخريب كنند؟ اين اي پي با نام «اسپليتينگ د اتم»(شكافت اتمي) چند ماه قبل از آلبوم اصلي منتشر شد و از ميان چهار ترانه موجود در آن، سه تاي آنها بر روي آلبوم اصلي بدون تغيير حضور يافتند. آيا بعد از هفت سال انتظار اينگونه طرفداران خود را نويد ميدهيد؟ من كه كاملن اشتهاي خود را از دست دادم. شما را نميدانم.
بعد ميرسيم به روش كارلوس سانتانايي فروش براي اين ديسك: خوانندگان ميهمان. البته اين مقوله تا زماني كه استعدادهاي همديگر را لكهدار نكنيد هيچ مشكلي ندارد. هشت ترانه از ده ترانه موجود در هليگولند با خوانندگان ميهمان است. بياييد با نمونههاي خوب شروع كنيم: در صدر آنها «هوراس اندي» قرار دارد كه با گروه غريبه نيست. شايد صداي لرزان و شيشهاي او قبلن شما را در آلبومهاي قبلي تحت تاثير قرار داده باشد. همكاري دوباره با او خبر بسيار خوبي است. انتخاب ميهمان خوب بعدي كمي هم سياستمدارانه بوده است. اين شخص از گروهي است كه از چند سال گذشته شايد توانسته باشد غيبت میسيو اتك را پر كرده باشد. ترانه اول آلبوم با همراهي «تونده آده بيمپه» از گروه «تيوي آن د ريديو» است. «تریدي» و «ددي جي» ظاهرن ميدانند با رقبا بايد چهكار كرد. و راهحل آن دوستي با آنهاست. اين ترانه با نام «پري فور رين»(براي باران دعا كنيد) يكي از بهترين ترانههاي آلبوم است. با كمال احترام، ساير ميهمانان موشهايي گرسنه در پاركينگهاي خالي هستند! «گاي گاروي» از گروه «البو» با ششهاي ترك خورده اما گرم خود در ترانه «فلت آو د بليد»(پشت تيغ) واقعن دست كم گرفته شده است و كاري كه «ديمون آلبارن»(خواننده گروههاي موفقي همچون «بلر» در دهه نود و «گوريلاز» در هزاره سوم) بر روي ترانه «ستردي كام سلو»(شنبه آهسته ميآيد) انجام داده، سه برابر بهتر و قويتر از آنرا براي يكي از پروژههاي ماندگار خود به نام «دگود د بد اند د كوئين»(خوب، بد و ملكه) و يا آلبوم «ثينك تنك»(اتاق فكر) گروه خودش بلر انجام داده است. «مارتينا توپلي-برد» بر روي دو ترانه متوسط ميخواند. مسيو اتك همواره در راستاي نيل به اهداف خود نياز به خواننده زن داشته است. ترانهاي به زيبايي «تير دراپ»(قطره اشك، از آلبوم مزنين) بدون صداي لطيف «اليزابت فريزر» هيچ جلوه خاصي ندارد. صداي «تريسي ثورن»(از گروه اوريثينگ باد د گرل) بر روي ترانه «پروتكشن»(حفاظت) نيز همين وضعيت را دارد. البته «ساینيد اوكانر» را نيز فراموش نكنيم. به نظر من «توپلي برد» گزينه مناسبي براي يك ترانه از مسيو اتك نيست. اما «هوپ سندوال» ايده بدي نبود و به پيامد آن «پردايز سيرك»(سيرك بهشت) هم ترانه قابل قبولي است.
شكايت سوم من، كه كمي هم ممكن است ناعادلانه باشد، محيط خاموش و متروك آلبوم است. البته ممكن است اين برداشت را داشته باشيد كه همين امر تفاوت هليگولند با ساير كارهاست. آهنگ «اطلس اير»(هواي اطلس) انصافن بد نيست، اما آيا فضاي آن بيش از اندازه گسسته و ساكت نيست؟ آيا براي آهنگي كه خود شخص «تریدي» بر روي آن صداگذاري كرده انتظار بيشتري نميرود؟ تا به حال، هر بار او به پشت ميكروفون قدم گذاشته بود، آن ترانه محكوم به پيروزي بوده است. مسيو اتك خالص! اما در اينجا پنداري تنها با خود تمرين ميكند و منتظر است قهوه ساير ميهمانان تمام شود.
در آخر ميتوان گفت، هلي گولند براي باري ديگر متفاوت است. مسيرهاي ديگري را براي رسيدن به ما پيموده است و با نقدهاي متفاوتي روبرو شده است. هنوز هم به آن گوش خواهم داد و به دنبال زيباييهاي آن خواهم گشت. اما شايد اين صداها متعلق به ده سال پيش باشند. شايد در زماني كه مسيو اتك بيكار بود و يا به فكر توليد آلبوم بهترينهايشان در سال ۲۰۰۵ بودهاند، بقيه خيلي «مث-راك» و الكترونيكهاي ناموزون و پيچيده گوش دادهاند. به هر حال بازهم نا اميد نيستيم.
افسوس که توی ایران این گروه رو کسی نمی شناسه ، مردم حاضرن به آهنگ های آلترناتیو گروه آناتما با اون غم شدید گوش بدن ولی فقط کافیه یه بار به آهنگ فرشته یا Angel از گروه مسیو اتک گوش بدن تا بعد از اون ناخودآگاه توی اینترنت در به در به دنبال فول آلبومش بیافتند ،
من با آهنگ angel با این گروه آشنا شدم از طریق شنیدن ساند تراک فیلم Snatch . بعد از اون تک تک آهنگ هاش رو گوش کردم گاهی حتی بیش از چندین بار ، تا درک کردم که این گروه ، واقعاً می دونه چطور موزیکی بسازه که توی روح آدم نفوذ کنه
آلبوم هلیگولند یه شاهکاره ، بخصوص آهنگ شماره یک Pray for rain و Paradise
افسوس که این گروه رو کسی کشف نکرد .
چرا فکر میکنید طرفدار نداره؟ بنده خودم خیلیارو میشناسم دیونه این بند و پورتیشهد هستند. ولی خستن و حوصله بحث با کسی رو ندارن یکیش خود من. برا همین زیر یه پوسته همیشه مخفین. موسیقی سلیقه ای هست و بر اساس شخصیت و گذر زمان تغییر میکنه. مثلا من بشخصه نمیتونم دیگه آلبومهای اولیه آناتما رو گوش بدم اما کارای ۹۴ به بعدشونو همچنان گوش میدم… اما بعضی بندها به نظر من تاریخ انقضا ندارن یکیش همین مسیو هست امیدوارم آلبوم بعدی هم در کار باشه. البته از همه این حرفا بگذریم یگانه بند جاودانه در دنیای موسیقی به نظر من “انیگما” هست پروژه ای که یک سرو گردن تو ژانر خودش بالاتر از زمانه موسیقی پیش میره. کرتو جاودانست……….